و این اولین فرصت با تو بودن است دلم میخواست که شب تموم نمیشد و من تا ابد با تو بودم سرم را روی آغوش گرم تو قرار میدادم و تو هم مرا با آن دستان پر مهرت نوازش میکردی اما حالا من با این فرصت اندکم تنها دلم میخواهد تو را نگاه کنم تورا فقط تو را و چیزی نگویم ای کاش...
نظرات شما عزیزان: